ناکامیهای تیم منچستر یونایتد در فصل جاری تمامی ندارد و اوله گونار سولسشر و یارانش هرچه تلاش میکنند راه به جایی نمیبرند، حتی بر طبق آمار این فصل، همه هواداران و کسانی که در بنگاههای شرطبندی بر سر پیروزی این تیم شرطبندی میکنند هر بازی با مشکل جدی روبه رو شدهاند و مشخص نیست چه بلایی بر سر منچستر یونایتد آمده است!
پیش بینی بازی های ورزشی در بتکارت
نتایج ضعیف منچستر یونایتد ؛ از خوزه مورینیو تا روزهای تاریک اوله گونار سولسشر
برطبق آمار اخیر نشریات انگلیسی هواداران این تیم هر بازی با وعده وعیدهای اوله گونار سولسشر به پیروزی امیدوار میشوند و حتی از روی تعصب بر روی تیم خود برروی پیروزی منچستر یونایتد شرطبندی میکنند. در بازی دیروز منچستر یونایتد در مقابل آستون ویلا که در الترافورد نیز برگزار شد، سهم عمدهای از هواداران و افراد دیگر بر پیروزی ۲بر۰ منچستر یونایتد شرطبندی کرده بودند و درصد بسیار کمی مساوی یا باخت این تیم را پیشبینی کردند. ولی بهنظر میرسد ناکامی منچستر همچنان ادامه دارد و این تیم حتی در خانه برابر تیم آستون ویلا رده پانزدهمی به تساوی ۲-۲ میرسد. در این دیدار منچستر یونایتد در دقیقه ۱۱ گلی زود هنگام توسط جک گریلیش دریافت کرد و ۱بر۰ عقب افتاد. بعد از گل، آنها با گل به خودی توسط تام هیتون در دقیقه ۴۲ بازی را به تساوی کشاندند. ویکتور لیندون در دقیقه ۶۴ اما گل پیروزی بخش شیاطین سرخ را وارد دروازه آستون ویلا کرد ولی این پیروزی تنها دو دقیقه دوام داشت و در دقیقه ۶۶ تایرون مینگز کار را به تساوی کشاند تا در نهایت این دیدار با نتیجه ۲-۲ به پایان برسد و منچستر از این بازی خانگی نیز با یک امتیاز به رختکن برود. هواداران منچستر یونایتد در پایان بازی به وضعیت این تیم اعتراض کردند و خواستار برکناری اوله گونار سولسشر شدند. مشخص نیست آیا با نتایج ضعیف شیاطین سرخ در هفتههای اخیر آیا مدیران منچستر قصد برکناری وی را دارند یا هنوز معتقدند که باید به وی فرصت بیشتری داده شود.
حالت منطقی این قضیه نیز برکناری اوله گونار سولسشر را میطلبد ولی مشخص نیست به چه دلیل مدیران یونایتد او را برکنار نمیکنند چون فرصت کافی در اختیار این سرمربی بوده تا بتواند خودی نشان دهد ولی در عوض منچستر بدترین بازیها و نتایج خود را در سالهای اخیر بهدست آورده است. سران منچستر تصور میکنند با برکناری یکی از بهترین مربیان حال حاضر دنیا یعنی خوزه مورینیو مشکل این تیم حل خواهد شد در صورتی که همه چیز بعد از اخراج او بدتر نیز شد.
مورینیو در طی سالهای ۲۰۱۶-۲۰۱۸ که در منچستر بود توانست سه جام را برای این تیم به ارمغان بیاورد. جام اتحادیه انگلیس در فصل ۲۰۱۶-۱۷، جام خیریه انگلیس در سال ۲۰۱۶ و قهرمانی در لیگ اروپا درفصل ۲۰۱۶-۱۷ دستاوردهای مورینیو در منچستر بود که با این دوران سولسشر فاصله زیادی داشت. اما سران منچستر قدر این دستاوردها را ندانستند و او را در اواسط فصل ۲۰۱۸ اخراج و سولسشر را به جای او نشاندند. به نظر می رسد در آن فصل مشکلات با شروع ضعیف در لیگ برتر، اختلاف ۱۹ امتیازی با لیورپول صدرنشین و فاصله گرفتن با کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا شروع شد تا سرانجام آقای خاص جایگاه خود را روی نیمکت یونایتد از دست داد. او از ابتدای فصل با شرایط تیمش هماهنگ نبود. در همان ابتدا، آماده سازی یونایتدیها در پیش فصل را بسیار بد خوانده بود زیرا بسیاری از بازیکنانش پس از جام جهانی مدت زیادی استراحت کرده بودند و به اردو اضافه نمیشدند و خوزه این موضوع را مشکل خوانده بود. یونایتد تنها ۶ پیروزی در لیگ به دست آورد که از ضعیفترین آمار آنها در چندین سال اخیر بود. رابطه بین مورینیو و اد وودوارد، مدیر اجرایی یونایتد نیز شکراب شده بود و با عدم جذب مدافعان مورد نظر آقای خاص در تابستان، این موضوع کاملا مشهود شد. در حقیقت باشگاه معتقد بود که بازیکنانی که در فهرست مورینیو برای دفاع وسط در نظر گرفته شدهاند، کمکی به تیم نخواهند کرد. سپس موضوع پوگبا به میان آمد. مورینیو بازوبند کاپیتانی را از او گرفت و در تمرینات روز بعد از شکست مقابل دربی کانتی در جام اتحادیه، با او دچار درگیری لفظی شد. او معتقد بود که ذهنیت و رویکرد پوگبا به هیچ وجه مناسب یونایتد نیست و او باید جمع آنها را ترک کند.
اختلافات از همین جا شروع شد تا در نهایت به اخراج او منجر شد ولی این پایان کار ناکامیهای منچستر نبود و همه چیز بدتر شد. البته باید نکاتی را در خصوص او و آمدنش به منچستر فراموش نکرد: اول، برای این که او پس از دیوید مویز و لوئی فانخال آمده بود؛ مربیانی که نمادی از تصمیم غلط مدیریت در دوران پسا فرگوسن بودند. دلیل دوم: از هر چه که بگذریم او ژوزه مورینیو بود، مردی که در پایان همیشه برنده میشد. بعد از هر ناکامی این تصور وجود داشت که او اوضاع را تغییر خواهد داد؛ ولی انگار همه فراموش کرده بودند که اینجا منچستر یونایتد است و تغییر اوضاع برای این منچستر یونایتد ویران بسیار سخت است. شرایطی که او هرگز در پورتو (عملکردی فراتر از سطح باشگاه در اروپا)، چلسی (تشنه موفقیت و در حالی که از ۱۹۵۵ قهرمان لیگ نشده بود) و اینتر میلان (شهره به پیشتازی در دفاع و شیوه فوتبالی کاتناچیو) تجربه نکرده بود. هواداران به شدت از چیزی که میدیدند ناراضی بودند. آنها توقع داشتند مورینیو به یکباره معجزهای برایشان انجام دهد و این نارضایتی در نتیجه دو عامل بدتر هم شد. اول این که منچستر سیتی، تیم دیگر شهر زیر نظر پپ گواردیولا فوتبالی فوقالعاده زیبا و تهاجمی بازی میکرد، فوتبالی که زمانی از مشخصههای یونایتد بود و حالا سیتی آن را تصاحب کرده بود و دوم اینکه در دومین فصل حضور مورینیو که قاعدتا باید به قهرمانی منجر میشد، منچستر یونایتد نایب قهرمان لیگ برتر فوتبال انگلیس شد که باز هم با مقایسه میتوان گفت نائب قهرمانی رتبهای عالی بوده است. عنوانی که خوب بود ولی با ۱۹ امتیاز اختلاف نسبت به منچستر سیتی بدست آمد و هواداران را راضی نکرد. آنها سهمیه لیگ قهرمانان را هم بدست آوردند ولی هواداران منتظر همان معجزه بودند و این عناوین را ناکامی حساب میکردند. گواردیولا، گواردیولا و گواردیولا.. در سایه قرار گرفتن او بخاطر وجود گواردیولا خوزه را اذیت میکرد. این فاصله امتیازی باید برای مورینیو گران تمام شده باشد. گواردیولا، مردی است که موجب شده تا او به عنوان گزینه رویایی هدایت هر تیم فوتبالی در دنیا تحتالشعاع قرار بگیرد. از اواسط تا اواخر دهه ۲۰۰۰ مورینیو با پورتو و چلسی در اوج موفقیت بود و گل سر سبد داستان هم با قهرمانی ۲۰۱۰ اینتر در لیگ قهرمانان اروپا از راه رسید. اما بعد او به رئال مادرید رفت. آنها قهرمان لالیگا شدند اما دو باخت بد مقابل بارسلونای پپ گواردیولا در نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا داشتند و اما شیوه بازی؛ فوتبال گرم و جذاب گواردیولا درست در نقطه مقابل فوتبال نتیجهگرای مورینیویی قرار داشت و مورد انتقاد رسانهها قرار میگرفت. مورینیو پس از آن هرگز نتوانست موقعیتی که قبلا داشت را بدست آورد. مورینیو نیاز دارد به عنوان بهترین دیده شود و این عاملی است که او را تبدیل به چنین مربی پرتلاشی کرده است. با حضور گوردیولا، دیگر کسی مورینیو را به عنوان بهترین مربی دنیا نگاه نمیکرد و ضمن این که دیدن اوجی که منچستر سیتی گرفته (در همان شهر)، موجب میشود که او بیشتر هم اذیت شود. این عامل دوم بدتر شدن اوضاع است: مورینیو محتاج این است که همه چیز فقط درباره خودش باشد و وقتی صحبت از کسی دیگر شود تمرکز او از بین میرود.
بیش از این میتوان راجع او و دلایل اخراج وی صحبت کرد ولی تا همینجا هم میتوان متوجه شد اوضاع از چه قرار است. در پایان کار او در آستانه پنج مسابقه نسبتا آسان و از راه رسیدن فصل نقل و انتقالات ژانویه، هیات مدیره منچستر یونایتد دست به کار شد تا اوضاع بدتر نشود. آنها احساس کردند که باشگاه از هر فردی بزرگتر است و باید کسی را بیاورند که با ارزشهای منچستر یونایتد از جمله بازی تهاجمی آشنا باشد. حمله کردن و موقعیتهای زیاد گلزنی کاری نیست که تیمهای مورینیو انجام میدهند. حضور مورینیو در منچستر یونایتد را شاید بتوان به یک رابطه عاطفی تشبیه کرد که شما آن را نمیخواهید اما آن قدر پیش رفتهاید که راه بازگشت ندارید. شاید هم برای همین بود که او طی این مدت در هتلی در مرکز شهر منچستر زندگی کرد و هیچگاه به دنبال یک خانه دائم در این شهر نبود و میدانست کارش به اخراج کشیده میشود و این پایان کار وی در منچستر بود. در جدول زیر به آمار مربیان نگاهی بیاندازیم تا بعد به سراغ داستان سولسشر برویم.
سرمربی | بازی | پیروزی | تساوی | باخت | گل زده | گل خورده | درصد پیروزی |
---|---|---|---|---|---|---|---|
ژوزه مورینیو | ۱۴۴ | ۸۴ | ۳۲ | ۲۸ | ۲۴۳ | ۱۱۷ | ۵۸/۳۳ |
الکس فرگوسن | ۱۵۰۰ | ۸۹۵ | ۳۳۸ | ۲۶۷ | ۲۷۶۹ | ۱۳۶۵ | ۵۹/۶۷ |
دیوید مویز | ۵۱ | ۲۷ | ۹ | ۱۵ | ۸۶ | ۵۴ | ۵۲/۹۴ |
لوئیس فانخال | ۱۰۳ | ۵۴ | ۲۵ | ۲۴ | ۱۵۸ | ۹۸ | ۵۲/۴۳ |
اوله گونار سولسشر نروژی، مهاجم پیشین منچستر یونایتد، یک روز پس از اخراج خوزه مورینیو به عنوان سرمربی موقت باشگاه تا آخر فصل انتخاب شد. وی در حالی هدایت یونایتد را به عهده گرفت که این تیم در رتبه ششم لیگ برتر فوتبال انگلیس قرار داشت.
کارنامه دوران بازیگری سولسشر در منچستر یونایتد:
وی در دوران بازیگری در سال ۱۹۹۶ به منچستر یونایتد ملحق شد و تا سال ۲۰۰۷ عضوی از تیم اصلی بود. مصدومیتهای مزمن در نهایت باعث شد او فوتبال را کنار بگذارد. در طی این ۱۱ سال، او ۱۲۶ گل برای یونایتد زد که مهمترین آن گل در فینال لیگ قهرمانان مقابل بایرن مونیخ بود. سولسشر شش بار با یونایتد قهرمان لیگ برتر شد و در مجموع با شیاطین سرخ ۱۲ جام مختلف کسب کرد. شاید اگر مصدومیتهای پیاپی گریبان او را نمیگرفت، میتوانست گلهای بیشتری هم برای یونایتد بزند و حتی جامهای بیشتری نیز کسب کند. اما او بین سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ تنها ۲۴ بازی برای منچستر یونایتد انجام داد و بخش عمدهای از فصول را مصدوم بود. این در حالی بود که گفته میشد بعد از جدایی بکام در سال ۲۰۰۳، فرگوسن در نظر داشت تا از سولسشر به عنوان جایگزین او در سمت راست هافبک استفاده کند. ولی در نهایت او مصدوم شد و رونالدو راهی یونایتد شد و در نبود اوله، رونالدو در ترکیب اصلی قرار گرفت و پیشرفت کرد.
کارنامه دوران مربیگری:
آغاز مربیگری او بعد از فینال جام حذفی ۲۰۰۷ و شکست یونایتد مقابل چلسی مورینیو تقریبا شروع شد و او دیگر در یک مسابقه رسمی برای یونایتد به میدان نرفت. فصل بعد در فصلی که یونایتد قهرمان اروپا شد، اوله با نظر فرگوسن، به عنوان مربی مهاجمان تیم اصلی کار کرد. فصلی که با موفقیت فوق العاده مثلث هجومی یونایتد (توز، رونی و رونالدو) همراه بود. در فصل بعد از آن، اوله گونار سرمربی تیم رزروهای منچستر یونایتد شد. در طی دو سال و نیم حضورش در این پست، سولسشر، سه جام ارزشمند را با تیم رزروها فتح کرد. این موفقیتها موجب شد مولده نروژ به سراغ او بیاید. وی بعد از موفقیت در تیم رزروها، سرمربی مولده نروژ شد. او در همان دو فصل اول حضورش در مولده، با این تیم به دو قهرمانی در لیگ نروژ رسید. این موفقیتی بزرگ محسوب میشد زیرا این باشگاه تا آن زمان نتوانسته بود به قهرمانی در لیگ نروژ برسد ولی او دو بار پیاپی مولده را قهرمان نروژ کرد. عملکرد خوب اوله در مولده باعث شد استون ویلا در سال ۲۰۱۲ به دنبال استخدام وی باشد ولی او پیشنهاد ویلا را رد کرد. سال سوم حضور او در مولده، با رده ششمی در لیگ پایان یافت ولی جام حذفی را در آن سال فتح کرد. عملکرد خوب او در مولده باعث شد تا کاردیف به سراغ وی آید. اوله در حالی مولده را ترک کرد که در ۱۲۵ بازی ۶۹ برد کسب کرد و با درصد برد ۵۵ تیمش را ترک کرد. دوم ژانویه ۲۰۱۴، او راهی کاردیف شد تا سرمربی تیم ولزی لیگ برتر شود. زمانی که وینسنت تان مالک کاردیف تصمیم گرفت ماکای را کنار بگذارد و اوله را روی نیمکت تیمش قرار دهد، آن ها بالاتر از منطقه سقوط قرار داشتند، ولی سولسشر نتوانست کاردیف را در لیگ برتر نگاه دارد. اوله گونار در طی چند ماه حضورش در لیگ برتر، تنها سه برد کسب کرد و باختهای سنگین مقابل رقبای قعرنشین، هال سیتی و ساندرلند، برای او و تیمش گران تمام شد. در عین حال تصمیم این مربی نروژِی برای انتقال سه بازیکن از لیگ نروژ به کاردیف، که همگی عملکرد ضعیفی در این تیم داشتند، با انتقادات زیادی همراه شد. با این وجود، باشگاه تصمیم گرفت این فرصت را به وی دهد تا در فصل بعد هم در چمپیونشیپ سرمربی تیم باشد. اما دوران حضور او در چمپیونشیپ هم خیلی دوام نیاورد و بعد از چند شکست، اوله اخراج شد تا تنها ۳۰ بازی و هشت ماه در کاردیف دوام آورده باشد. ۹ برد، ۱۶ شکست و ۵ تساوی در کاردیف. ناکامی در کاردیف، موجب شد او بار دیگر به مولده بازگردد.
اکتبر ۲۰۱۵ در بازگشت به نروژف تیم او توانست سلتیک را در لیگ اروپا پشت سر بگذارد. هر چند موفقیتهای سابق تکرار نشد ولی طی این مدت، دوباره مولده پیشرفت و نتایج بهتری کسب کرد. او دو بار توانست تیمش را در دو سال اخیر حضورش به مقام دومی لیگ برساند. در عین حال آمار نیز شبیه به دوران اولیه حضورش در مولده بهدست آمد. ۵۵ درصد بردهای تیم و ۳۳ باخت در ۱۱۸ مسابقه و این کارنامه سولسشر قبل از پیوستن به یونایتد بود.
حضور در منچستر یونایتد
به نظر میرسد در آن زمان نیز مدیران شیاطین سرخ فرد مطمئنی را به جای مورینیو ننشاندند ولی دلیل این تصمیم و ادامه دار شدن دوران سرمربیگری او در یونایتد چه چیزی است؟! ابتدا قرار بود سولسشر تا پایان فصل جاری به عنوان سرمربی موقت به کار در باشگاه منچستر یونایتد ادامه دهد اما عملکرد موفق او در ادامه کار مورینیو باعث شده تا مدیران ارشد یونایتد در نهایت به این نتیجه برسند که با او قراردادی دائمی تنظیم کنند. اما دستاورد مهم او که باعث این تصمیم شد، چه بود؟ سولسشر نروژی موفق شده با شکست دادن پاری سن ژرمن، یونایتد را به مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا برساند. او علاوه بر این منچستریونایتد را به یکی از مدعیان قرار گرفتن در جمع چهار تیم اول جدول لیگ برتر انگلیس تبدیل کرد. سولسشر تا پیش از شکست در مقابل آرسنال در اوایل ماه مارس آن سال، به عنوان سرمربی موقت یونایتد ۱۲ بازی بدون شکست را پشت سر گذاشته بود و همین کافی بود تا نظر مدیران و هواداران منچستر جلب شود. آنها معتقد بودند او هم به عنوان بازیکن و هم به عنوان مربی تجربه کار در یونایتد را دارد و از این گذشته تمایل دارد به بازیکنان جوان فرصت بدهد. اوله در عین حال درک بسیار بالایی از فرهنگ این باشگاه دارد. همه اینها نشان میدهد او برای هدایت منچستریونایتد در آینده بهترین گزینه است. پس از این قضایا باشگاه منچستر یونایتد در بیانهای اعلام کرد که سولسشر عنوان سرمربی دائم این باشگاه منصوب شد و قراردادی سه ساله را با باشگاه امضا کرد. سولسشر در فصل اول حضورش همانطور که گفته شد دستاوردهای مذکور را بهدست آورد ولی لیگ را با رتبه ششم به پایان رسید. آنها در فصل ۲۰۱۸-۲۰۱۹ از ۳۸ بازی برگزار شده ۶۶ امتیاز کسب کردند و حاصل کار هر دو سرمربی ۱۹ پیروزی، نه تساوی و ده شکست رقم خورد. در تابستان فصل جاری نیز منچستر یونایتد چند خرید خوب از جمله خرید هری مگوایر گرانترین مدافع جهان را انجام داد تا هواداران به این فصل امیدوار شوند ولی هیچچیز آنطور که هواداران میخواستند پیش نرفت.
آنها در حال حاضر در جدول ردهبندی لیگ برتر انگلیس با فاصله ۲۲ امتیازی نسبت به صدر جدول با ۱۸ امتیاز در رتبه نهم جدول قرار دارند. از این ۱۴ بازی، توانستند ۴پیروزی، ۶تساوی و ۴ شکست کسب کنند تا یکی از بدترین شروعهای فصل منچستر یونایتد رقم بخورد. وضعیت شیاطین سرخ در لیگ اروپا به نسبت لیگ جزیره بهتر است. آنها از پنج بازی برگزار شده و البته در گروهی بسیار آسان با تیمهای آلکمار، پارتیزان و آستانه با ۱۰ امتیاز صدرنشین هستند و حاصل کار آنها سه پیروزی، یک تساوی و یک شکست بوده است. بازی بعدی منچستر در لیگ مقابل تیم تاتنهام اما میتواند بسیار جالب، مهم و البته حائز اهمیت باشد. چرا که هفته گذشته پس از برکناری مائوریسیو پوچتینو از سرمربیگری تیم تاتنهام، خوزه مورینیو پس از حدود یک فصل و نیم بدون تیم بودن، سرمربی این تیم لندنی انتخاب شد تا روز ۱۳ آذر به الترافورد این بار به عنوان سرمربی تاتنهام بازگردد تا مقابل تیم سابق خود قرار گیرد. باید دید اوله گونار سولسشر برای این بازی بسیار مهم مقابل تاتنهام و رویارویی با مرد پرتغالی چه تدابیری را اندیشیده است. در بنگاههای شرطبندی اما بیشتر افراد بر روی پیروزی تاتنهام شرط بستهاند چرا که تاتنهام پنج بازی اخیر خود را با چهار پیروزی و یک تساوی پشت سر گذاشته و در رتبه پنجم و بالاتر از یونایتد قرار دارد.