لوئیس فیلیپه مادئیرا کائیرو فیگو در ۴ نوامبر ۱۹۷۲ در شهر آلمادار پرتغال بهدنیا آمد. او تنها فرزند آنتونیو و ماریا است. فیگو فوتبال را با تیم اوس پاستیل هاوس آغاز کرد و در سن ۱۲ سالگی به آکادمی فوتبال اسپورتینگ لیسبون پیوست و دوران موفق را پشت سر گذاشت. در این مطلب با زندگینامه لوییس فیگو آشنا خواهیم شد.
زندگینامه لوییس فیگو ؛ پرتلاش در راه رسیدن به موفقیت
او در تیمهای قدرتمندی چون اسپورتینگ لیسبون، بارسلونا، رئال مادرید و اینترمیلان بازی و در ۳۱ می ۲۰۰۹ از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. او ۱۲۷ بازی ملی برای تیم پرتغال انجام داد. فیگو یکی از برجستهترین هافبکهای تاریخ فوتبال میباشد.
عرصه باشگاهی
اسپورتینگ لیسبون
فیگو فوتبال را از باشگاه اسپورتینگ لیسبون آغاز نمود. اولین بازی خود را در لیگ پرتغال در فصل ۱۹۸۹-۱۹۹۰ انجام داد و در ۱ آپریل ۱۹۹۰ به مصاف ماریتمو رفت و در این بازی جایگزین مارلون براندوی برزیلی شد. این بازی با نتیجه ۱-۰ به سود لیسبون پایان یافت. در ۷ دسامبر ۱۹۹۱، اولین گل خود را مقابل تیم تورینسه پرتغال به ثمر رساند و بازی ۲-۱ به سود لیسبون پایان یافت. فیگو در سال ۱۹۹۱، با تیم ملی دوم پرتغال، در مسابقات قهرمانان جهان زیر ۲۰ سال و مسابقات قهرمانان اروپا زیر۱۶ سال شرکت نمود و توانست همراه با تیمش قهرمانی کسب نماید. او همچنین یکی از اعضاء تآثیرگذار “نسل طلایی” پرتغال به شمار میآمد. فیگو در آخرین فصل حضور خود در اسپورتینگ، توانست قهرمانی جام حذفی پرتغال را در فصل ۱۹۹۴-۹۵ را از آن تیمش کند.
پیوستن به بارسلونا
در سال ۱۹۹۵، فیگو آماده پیوستن به یکی از باشگاههای بزرگ اروپا بود که اختلاف بین باشگاههای ایتالیایی یوونتوس و پارما منجر شد تا فیگو به مدت ۲ سال از سوی باشگاه های ایتالیایی تحریم شود، زیرا فیگو با هر دو باشگاه قرارداد امضا کرده بود. سرانجام، فیگو با مبلغ ۲.۲۵ میلیون پوند، به صورت قرضی به تیم بزرگ بارسلونا پیوست.
طبق قانون در یک دوره، بازیکنان پرتغالی اجازه ورود به باشگاههای خارجی را نداشتند به همین دلیل فیگو در باقی فصل به عنوان بازیکن قرضی در این تیم بازی کرد. این قانون سبب شد تا فیگو نتواند به باشگاه انگلیسی منچسترسیتی بپیوندد. پیش از این مالکوم آلسون، مدیر سابق اسپورتینگ به او پیشنهاد کرده بود که با هزینهای در حدود ۱.۲ میلیون پوند به تیم منچسترسیتی ملحق شود.
فوتبال حرفهای فیگو از بازی در باشگاه بارسلونا پا گرفت. کسب عنوان قهرمانی در رقابتهای جام در جام اروپا فصل ۱۹۹۶-۱۹۹۷ و بازی کنار رونالدوی برزیلی، همچنین پیروزیهای پیاپی در رقابتهای لالیگا و بازی در کنار کلایورت و ریوالدو از افتخاراتی است که فیگو با بازی در بارسلونا به کارنامه خود اضافه کرده است. در مجموع فیگو ۱۷۲ بار برای بارسلونا به میدان رفت و ۳۰ گل به ثمر رساند. فیگو در باشگاه بارسلونا از احترام خاصی برخوردار بود زیرا حضور او در این تیم باعث ایجاد حس برتری در کاتالونیا میشد.
پیوستن به رئال مادرید
در جولای ۲۰۰۰، فیگو با یک تصمیم بحث برانگیز اعلام کرد که میخواهد به تیم رقیب بارسا یعنی رئال مادرید بپیوندد و با قراردادی به ارزش ۶۲ میلیون یورو به رئاا پیوست. این انتقال جنجالی فیگو رکورد مبلغ خرید بازیکنان را شکست و این خرید آغاز عصر طلایی فلورنتینو پرز برای عقد قرارداد با ستارگان بزرگ فوتبال را رقم زد. وی توانست در سالهای بعد بازیکنان بزرگ دیگری را نیز به خدمت بگیرد.
این کار وی باعث شد که طرفداران خشمگین بارسلونا عکسالعملهای نامناسب و مختلفی از خود نشان دهند. آنها اذعان داشتند که لوییس فیگو با این کار به آنها خیانت کرده است. انتقال او نه تنها بر روی هواداران تاثیر بهسزایی داشت بلکه وی به عنوان بازیکن مهم و کلیدی و حتی رهبر تیم بارسلونا بهشمار میرفت و این کار میتوانست در روند کار تیمی باشگاه بارسلونا نیز تاثیر گذار باشد. برخی از بازیکنان نیز از رفتن او ناراحت بوده و میگفتند که زمانی که او بازی میکند کافیست توپ را به او برسانید، او هیچگاه شما را ناامید نمیکند. او با پوشیدن پیراهن سفید مادرید در سال ۲۰۰۰ بهعنوان بهترین فوتبالیست جهان انتخاب شد و این در حالی بود که او این جایزه را بهدلیل عملکرد درخشانش در بارسلونا دریافت کرده بود، باشگاهی که در آن به ستارهای بزرگ تبدیل شده بود.
در ۲۱ اکتبر ۲۰۰۰ و زمانی که فیگو همراه با تیم رئال برای بازی با تیم بارسلونا وارد نیو کمپ شد صدای صوت و سروصدای هواداران کر کننده بود. در تمامی جایگاهها بنرهای گوناگونی با مضامین متفاوت و توهینآمیز نصب شده بود. عدهای او را خیانتکار و پولکی و عدهای نیز او را مزدور و آشغال نامیدند. زمانی که بازیکنان از تونل وارد زمین شدند صدای تمسخرها بالا گرفت و ۹۸۰۰۰ نفر او را هو کردند که فیگو برای جلوگیری از شنیدن صدا، انگشتان خود را در گوشهایش قرار داد. پس از شروع بازی و هنگامی که وی صاحب توپ میشد صداها بلندتر شده و اشیای گوناگونی مانند فندک، سیگار، بطری مشروب و حتی گوشیهای موبایل به سمت وی پرتاب میشد. او که متخصص زدن ضربههای کرنر بود این بار از زدن ضربه امتناع کرد چون هر لحظه امکان برخورد اشیای سنگین به سر وی وجود داشت. با فضای حاکم در نیو کمپ، بارسلونا موفق شد که بازی را با نتیجه ۲-۰ به نفع خود بهپایان ببرد. فلورنتینو پرز بعد از بازی عنوان کرد که کل بازیکنان و اعضای تیم رئال تحت جو بد استادیوم بودند و نتوانستند بازی خوبی از خود به نمایش بگذارند.
بعد از آن بازی رسانهها به انتقاد از عملکرد مجموعه بارسلونا پرداخته و در اظهار نظرهای گوناگون عنوان داشتند که اولین بازگشت لوییس به نیوکمپ بسیار عجیب بود گویی که این بازیکن هیچوقت در بارسلونا نبوده و با او مانند یک غریبه و دشمن برخورد شد. او تمام توان خود را برای باشگاه بارسلونا گذاشت و با این تیم رشد کرد و بارها دل هواداران را شاد نمود. او لایق پذیرایی و خوشآمدگویی به مراتب بهتر از این بود.
در اولین فصل حضورش در رئال، وی با به ثمر رساندن ۱۴ گل در پایان بازیها با این تیم قهرمان لالیگا شد. به دلیل بازی درخشان او، در سال ۲۰۰۱ به عنوان مرد سال فوتبال جهان انتخاب شد و با حضور زیدان در خط میانی این تیم در سال ۲۰۰۱، آنها توانستند جام قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را بالای سر ببرد. او در دو بازی به علت محرومیت و مصدومیت نتوانست تیم رئال را تا صعود به فینال این رقابتها همراهی کند. در ۲۳ نوامبر ۲۰۰۲، فیگو بار دیگر برای بازی با تیم سابق خود به نیوکمپ بازگشت و این بار نیز همچون گذشته انواع اشیا به سمت وی پرتاب شد وخبری از فروکش کردن خشم هواردارن نبود. فیگو تصمیم گرفت که این بار به سمت نقطه کرنر رفته و ضربات کرنر را نیز بزند او همچنین پرتابهای اوت را هم انجام میداد و نمایش خوبی از خود در وسط زمین برای رئال ارائه کرد که همین امر باعث شد تا رئال برنده بازی باشد.
پرتاب اشیا به داخل زمین ادامه داشت و هر زمانی که فیگو برای ضربه کرنر یا پرتاب اوت میرفت، با بارانی از اشیا سنگین و خطرناک مواجه میشد که او نیز با لبخند و بلند کردن انگشت شصت خود به نشانه دوستی، تماشاگران را به آرامش دعوت میکرد. این کار نیز فایدهای نداشت و بلاخره داور بازی لوییس مدینا برای ۲۰ دقیقه بازی را متوقف کرد. در زمان توقف بازی نیز اشیای گوناگونی به زمین پرتاب میشد که از بین آنها کله خوک پرتاب شده به داخل زمین و نزدیک نقطه کرنر سوژه جراید و رسانهها شد. در کل فیگو ۵ فصل از دوران فوتبال خود را در رئال سپری کرد و در ۱۶۴ بازی ۳۸ گل بهثمر رساند و موفق به کسب دو عنوان لالیگا، یک سوپرکاپ اسپانیا، یک عنوان قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا و سوپرکاپ اروپا را دریافت کند.
پیوستن به اینترمیلان و خداحافظی
پس از اتمام قرارداد با رئال و بهعنوان بازیکن آزاد در سال ۲۰۰۵ به اینترمیلان ایتالیا پیوست. این بدان معنا بود که وی توانست بلاخره در لیگ ایتالیا بازی کند رویایی که قبل از پیوستن به بارسلونا در سر داشت ولی بهخاطر اختلاف سران باشگاه یوونتوس و پارما در آن زمان محقق نشد. در اوایل سال ۲۰۰۸ هموطن او خوزه مورینیو بهعنوان سرمربی تیم اینتر انتخاب شد و به نظر میرسید که فیگو از این کار بسیار خوشحال بود زیرا علاوه بر مربی، بعضی از همبازیهای او نیز اهل کشور پرتغال بودند.
در ۱۶ می ۲۰۰۹ فیگو بازنشستگی خود را از دنیای فوتبال اعلام کرد. در همان روز اینتر میلان توانست به مقام قهرمانی دست پیدا کند و ۲ هفته بعد در ۳۰ می، تصمیم خود را رسمی نمود. او اعلام کرد که در بازی ۳۱ می یعنی فردای همان روز از دنیای فوتبال خداحافظی خواهد کرد. در روز خداخافظی و در بازی مقابل آتلانتا و به اصرار خاویر زانتی، بازوبند کاپیتانی را به بازو بست و پس از تعویض مورد تشویق فراوان طرفداران فوتبال قرار گرفت. او عنوان کرد که ضربه کاشته او به تیم رم در فینال سوپر کاپ ایتالیا، بهترین و خاطرهانگیزترین گل او در رقابتهای سریآ بود.
او پس از بازی عنوان کرد که من از فوتبال خداحافظی کردم نه از اینتر میلان و امیدوارم روزی بتوانم به این باشگاه کمک کنم و این باشگاه را به عناوین مهم برسانم. هیچ گاه فکر نمیکردم که زمان طولانی را با باشگاه اینتر سپری کنم و چیزی که هرگز فراموش نخواهم کرد، ارزش و احترام بینظیری بود که هم تیمیهایم و مدیر باشگاه ماسیمو موراتی برایم قائل شدند. اینتر این فرصت را در اختیار من گذاشت تا با طرفداران مهربان و خونگرم آن ارتباط برقرار کنم.
عرصه ملی
رهبر نسل طلایی فوتبال پرتغال، لوییس فیگو در دوران جوانی توانست همراه با تیم جوانان پرتغال عنوان قهرمانی جام جهانی جوانان را در سال ۱۹۹۱ از آن خود نماید. در همان سال و وقتی تنها ۱۸ سال داشت توانست برای اولین بار در ۱۶ اکتبر ۱۹۹۱ برای تیم بزرگسالان پرتغال در بازی دوستانه مقابل لوگزامبورگ که به تساوی ۱-۱ رسید به میدان برود. در ۱۱ نوانبر ۱۹۹۲ اولین گل خود را برای تیم ملی کشورش در بازی دوستانه مقابل بلغارستان به ثمر رساند. در مسابقات مقدماتی یورو ۱۹۹۶ توانست ۳ گل وارد دروازه حریفان کند و مقدمات حضور پرتغال را پس از ۱۲ سال در این رویداد ورزشی بوجود آورد. در آخرین بازی دور گروهی این رقابتها و در مقابل کرواسی او با بازی درخشان خود توانست تیم را به یک چهارم نهایی برساند.
یورو۲۰۰۰ و جام جهانی ۲۰۰۲
فیگو در تمام بازیهای دور انتخابی یورو ۲۰۰۰ شرکت نمود و همراه با تیم پرتغال به این مسابقات صعود کرد. در اولین بازی تیمش، او توانست اولین گل خود را به ثمر رسانده و در بازی بعدی مقابل انگلستان نیز که با نتیجه ۳-۲ به نفع تیم پرتغال به پایان رسید توانست با عملکرد بینظیر خود در میانه میدان تیم را تا مرحله یک چهارم نهایی پیش ببرد.
پس از حضور در ۳۲ بازی پیاپی، مربی وقت هامبرتوکوئلهو از وی را در بازی مقابل آلمان استفاده نکرد و تیم پرتغال نیز نتوانست به دور بعدی صعود نماید. در ۱۵ آگوست ۲۰۰۱ و پس از یورو ۲۰۰۰ و در یک بازی دوستانه مقابل تیم ملی مولداوی توانست اولین هتریک دوران ورزشی خود را به ثبت برساند.
با ثبت ۶ گل در ۹ مسابقه در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲، فیگو توانست بههمراه تیم ملی کشورش به این تورنمنت صعود کند. در آخرین بازی پایانی مرحله انتخابی و در مقابل جمهوری ایرلند در ۲ ژوئن ۲۰۰۱، وی توانست گل تساوی بخش بازی را نیز برای تیمش در هفتاد و چهارمین بازی ملی خود بهثمر برساند ولی در جام جهانی تیم ملی پرتغال نتوانست از مرحله گروهی صعود کند و از دور رقابتها کنار رفت.
یورو ۲۰۰۴ و جام جهانی ۲۰۰۶
در ۱۸ فوریه ۲۰۰۴، او توانست یکصدمین بازی ملی خود را بهعنوان کاپیتان و در بازی دوستانه مقابل انگلستان که به تساوی کشیده شد انجام دهد. در مسابقات یورو ۲۰۰۴ وی بههمراه تیم پرتغال تا فینال پیشرفت و در بازی نهایی مقابل یونان تن به شکست ۱-۰ دادند. پس از این شکست و بهدلیل اختلاف با مربی تیم لوییس فیلیپه اسکولاری اعلام کرد که از فوتبال ملی خداحافظی خواهد کرد که بعدها شایعه اختلاف او با سرمربی تیم انکار شد.
در ژوئن ۲۰۰۵، وی تصمیم خود را تغییر داد و برای مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ و در مقابل اسلواکی و اسلوونی و با مربیگری اسکولاری مجددا به میدان رفت و برای تیم ملی کشورش بازی کرد و توانستند جواز حضور در جام جهانی را بهدست آورند.
در جام جهانی ۲۰۰۶، وی بهعنوان کاپیتان به میدان رفت و توانست بههمراه این تیم تا مرحله نیمه نهایی صعود کند. پرتغال بهعنوان سرگروه صعود کرد و در بازیهای بعدی نیز تیمهای هلند و انگلستان را نیز از پیش رو برداشت. در دیدار نیمه نهایی و در مقابل فرانسه، زین الدین زیدان که هم باشگاهی وی نیز محسوب میشد با به ثمر رساندن گل از نقطه پنالتی باعث عدم صعود تیم پرتغال به فینال این مسابقات شد.
در بازی رده بندی و در مقابل آلمان میزبان، فیگو از دقیق ۷۷ وارد زمین شد ولی نتوانست جلوی شکست ۲-۰ تیمش را گرفته و این تیم به مقام چهارم دست یافت. این بهترین پایان برای تیم ملی پرتغال بعد از ۴۰ سال و در جام جهانی بود که توانسته بود تا مرحله نیمه نهایی صعود کند.
با وجود حضور ستارگان متعدد در نسل طلایی تیم ملی پرتغال، این تیم نتوانست به مقام مهمی دست پیدا کند ولی فیگو توانست پس از چند دهه و پس از سال ۱۹۶۶ بار دیگر اعتبار فوتبال پرتغال را زنده کرد. او در مجموع ۱۲۷ بار برای تیم ملی پرتغال به میدان رفت و موفق شد ۳۲ گل بهثمر برساند.
فعالیتهای غیر فوتبالی
در سال ۱۹۹۶ او با شرکت پوشاک نایکی قرارداد امضا کرد و در آگهی بازرگانی این شرکت به نام گلادیاتور بر علیه شیطان شرکت نمود. در سال ۲۰۰۲ و با حضور ستارگان فوتبال از کشورهای مختلف برای جام جهانی ۲۰۰۲ و برای آگهی بازرگانی شرکت نایکی بار دیگر جلوی دوربین قرار گرفت و چون این آگهی شباهت بسیاری به فیلمهای کوتاه داشت مورد استقبال علاقهمندان به فوتبال قرار گرفت. او با شرکت ای اسپرت و شرکت کونامی نیز قراردادهایی را منعقد نمود تا از وی در بازیهای کامپیوتری و تبلیغات مربوط به آن استفاده شود.
در ۲۸ فوریه ۲۰۱۵، فیفا از وی دعوت کرد تا بهعنوان سفیر طرحهای فوتبالی خود را در نقاط مختلف جهان اجرا نماید. او در کنار دیوید بکهام شروع به توسعه و ترویج مدارس پایهای فوتبال کرد و در بعضی از مناطق محروم خدمات رایگانی را برای آموزش فوتبال ابداع نمود. او در انتخابات مجمع فیفا شرکت نکرد و عنوان کرد که هیچگاه دنبال قدرت و مقام نبوده است.
از تصمیمات مهم او که هم اکنون در حال بررسی و تحقیق است، افزایش تیمهای شرکت کننده در جام جهانی از ۳۲ تیم به ۴۸ تیم بوده که با استقبال خوبی از طرف کارشناسان و فوتبال دوستان مواجه شده است. در حال حاضر، او مسئوولیت تحقیق و تفحص شرایط پایهای و زیر ساختهای فدراسیونها در سراسر دنیا را به عهده دارد.
ازدواج:
او در سال ۱۹۹۶ با همسر کنونی خود هلن اسودین سوئدی در بارسلونا آشنا شد و بعد از مدتی با یکدیگر ازدواج کردند. حاصل این ازدواج سه دختر به نامهای دانیلا، مارتینا و استلا میباشد.