سابقه او هم از نظر فیزیکی و هم از لحاظ حرفه ای فوق العاده است. جیمی هیل همه ما را به تفکرات خود آگاه کرده و تاثیر این تفکرات، نقش مهمی در شکل گیری فوتبال امروزی داشته است. برای فوتبالدوستانی در یک دوره زمانی خاص، وی که حدود ۶۰۰ بار در برنامه Match of the Day حاضر بوده، بخشی جدایی ناپذیر از این ورزش است. عشق به فوتبال باعث می شد که همیشه در مکالماتش به جریانی از فوتبال بپردازد. میراث او به واسطه نقش پر رنگش در این ورزش، همیشه جاودانه خواهد بود.
بیوگرافی جیمی هیل
هیل دوران بازیگری نسبتا خوبی داشته است. او ۲۹۷ بار برای فولام به میدان رفت و ۵۲ گل نیز به ثمر رساند که از بین آن ها، ۵ گل درخانه دونکاستر روورز حاصل شد؛ این ارقام در این باشگاه یک رکورد محسوب می شود. او بخشی از تیمی بود که در سال ۱۹۵۸به دسته برتر فوتبال انگلستان صعود کرد؛ دورانی که به عنوان یکی از دوران طلایی فولام از آن یاد می شود. او بازیکنی سخت کوش بود و سبک بازی او به گونه ای بود که دیگران را نیز به تلاش بیشتر ترغیب می کرد، به همین دلیل بود که در زمینه رهبری اتحادیه نیز فردی موفق محسوب می شد. او در سال ۱۹۵۷ به عنوان رئیس اتحادیه بازیکنان حرفه ای یا PPA برگزیده شد. یک مصدومیت بد باعث شد جیمی هیل خیلی زود فوتبال را کنار بگذارد، با این حال همچنان یکی از چهره های تاثیر گذار ورزش فوتبال به شمار می رفت.
جیمی هیل در سال ۲۰۱۰ و در شاخه “حصول دستاوردهای خاص” وارد تالار مشاهیر شد. این دستاورد را نمی توان با کلمات تشریح کرد. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، جیمی هیل با جمع کردن تعدادی از بازیکنان سابق با خصوصیاتی خوب و تعصبی مثال زدنی در عرصه فوتبال و توانایی های بالا در کارشناسی فوتبال در زمان برگزاری رقابت های جام جهانی ۱۹۷۰، شکل و شمایل کارشناسی فوتبال را برای همیشه تغییر داد. به خاطر این مساله احتمالا ما برای همیشه باید از او ممنون باشیم اما در واقع کاری که او به عنوان رئیس اتحادیه بازیکنان فوتبال انجام داد، تاثیرگذاری زیادی داشته است. اثرات حذف سقف قرارداد برای بازیکنان فوتبال، مساله ای است که امروزه نیز همچنان در مورد آن بحث می شود.
انجام معامله یا عدم انجام آن
در آن سال ها، دستمزد ۲۰ پوند در هفته برای هر بازیکن، به نظر مبلغ کمی می آمد و در سال ۱۹۶۱، کمپین جیمی هیل برای حذف سقف پرداخت به بازیکنان به اوج خود رسیده بود. او معتقد بود که حذف این سقف پرداختی، با بهبود شرایط بازیکنان به سود فوتبال خواهد بود و در دوران پس از جنگ جهانی، ایده ای درست به نظر می رسید. افزایش دستمزد هر شاغل نشان دهنده ارزشی است که جامعه برای این فرد قائل است. در پی انجام این فرآیند، دستمزدهای بازیکنان نیز به به ناچار بالا رفت. مشخص نیست که آیا جیمی از اثرات بلند مدت این جنبش با خبر بود یا خیر، اما او خود نیز یک بازیکن بود و برای احقاق حقوق هم صنفان خود تلاش می کرد.
بازیکنان قصد داشتند برای همین مساله دست به اعتصاب بزنند. جیمی هیل نیز اعلام کرده بود که در صورت برآورده نشدن خواسته های مالی بازیکنان بر اساس زحمتی که برای تیم ها متحمل می شوند، از مسابقات کنار خواهند رفت. دلیل اصلی این تقاضا نیز پر طرفدار بودن این ورزش در بین مردم بود. در حالی که بیشتر پول حاصله از فوتبال به باشگاه می رسید و نه افراد و بازیکنانی که عامل جذب و جلب این توجه از سوی مردم و هواداران بودند. زمانی که جیمی هیل در سال ۱۹۵۷ به عنوان ریاست اتحادیه بازیکنان فوتبال رسید، هارولد مک میلان به ما گفت که تا کنون شرایط کشور به این خوبی نبوده است؛ زیرا در آن زمان صنعت در حال رشد و شکوفایی بود و مردم نیز پول های زیادی برای خرج کردن داشتند. در سال ۱۹۶۱ و زمانی که به بازیکنان برای افزایش دستمزد، چراغ سبز نشان داده شد، او خواستار تثبیت و ثابت ماندن دستمزدها بود.
اولین بازیکنی که از این مساله منتفع شد، هم تیمی هیل یعنی جانی هاینس بود. با او توافق کرده بودند که دستمزدش ۵ برابر خواهد شد. در نتیجه، کاپیتان تیم ملی انگلستان اولین بازیکنی بود که ۱۰۰ پوند در هفته دستمزد می گرفت. همزمان با افزایش دستمزدها، فوتبال با اقبال و توجه بیشتری نیز از سوی مردم مواجه شد.
دوران حرفه ای جیمی هیل به دلیل مصدومیت بد او چندان طولانی نبود. او نیز همانند بسیاری دیگر از عاشقان این ورزش که دوست نداشتند از آن دور شوند، پس از دوران حرفه ای به مربیگری در فوتبال روی آورد. همانطور که پیشتر نیز ذکر آن رفت، جیمی هیل یکی از طرفداران سرسخت فوتبال بود و برای ارتقای این ورزش، تلاش زیادی کرد. برای پایه ریزی یک مسیر جدید، باید فردی با تمرکز بالا و شجاع باشید تا بتوانید کارتل ها و سازمان هایی نظیر اتحادیه فوتبال انگلستان را به چالش بکشید. باید در این راه با دل و جان کار کرد. بدون حضور و حمایت هواداران، کسی نمی تواند ۱۱ بازیکن را که به امید دستمزد آخر هفته، همگی به دنبال یک توپ می دوند را ترغیب و تشویق کند.
انقلاب آسمان آبی
با حضور بازیکنانی که بیشتر از متوسط حقوق در کشور، دستمزد دریافت می کردند، او می دانست که هواداران نیز کم کم از راه خواهند رسید و به تعداد آن ها افزوده خواهد شد. پس از مبارزه برای احقاق حق بازیکنان، جیمی هیل مدتی پس از بازنشستگی زودهنگام خود در سال ۱۹۶۱، هدایت باشگاه کاونتری سیتی را عهده دار شد.
او تنها کمی بعد از تحقیر این تیم در مقابل تیم نه چندان مطرح کینگز لین در جام حذفی عهده دار این پست شد. هدف او این بود: “تبدیل کردن باشگاه کاونتری به تیمی که بیشترین دستمزد را در کشور به بازیکنانش پرداخت می کند”؛ او در ادامه نیز اضافه کرد: “اما برای این دستمزد بالا باید تلاش کنید.” برای انجام این کار، او کادر مدیریتی باشگاه را نیز تغییر داد و افرادی جدید در کنار نفرات قدیمی مشغول به کار شدند. رنگ پیراهن تیم نیز به آبی آسمانی تغییر کرد.
یک ترانه نیز برای باشگاه سروده و ساخته شد که امروزه نیز توسط هواداران خوانده می شود: “بیایید همه با هم بخوانیم، در آسمان آبی بازی کنیم، تا زمانی که با هم ترانه می خوانیم، هیچگاه شکست نخواهیم خورد …” یک تیم برای داشتن تاثیر گذاری لازم و نیز باقی گذاشتن میراثی از خود برای آیندگان، باید به خود متکی بوده و نزد همگان شناخته شده باشد؛ تنها در این صورت باشگاه از پوسته محلی و منطقه ای خارج شده و به شهرت جهانی خواهد رسید. این دورنمای روشن و مشخص باشگاه بود. اکنون زمان رساندن آبی های آسمانی از دسته سوم به دسته اول فوتبال انگلستان بود. یک باشگاه برای کسب درآمد بیشتر باید هواداران را به ورزشگاه جذب می کرد. هدف هیل، تبدیل ورزشگاه هایفیلد رود به پاتوقی برای همه هواداران در روزهای بازی بود. او اولین کسی بود که به منظور ارتقای وجهه و کیفیت باشگاه، سیستم پذیرایی و ضیافت در ورزشگاه را در روز بازی راه اندازی کرد. اما اوضاع برای هواداران چگونه بود؟
او اقدامات بسیار خوبی برای هواداران انجام داد. هدف او، رخنه کردن باشگاه کاونتری در قلب و روح جامعه بود. به بچه ها نوشابه و دیگر تنقلات داده می شد و برای هوادارن نیز به تناوب، برنامه هایی سرگرم کننده تدارک دیده می شد. حتی یک ایستگاه رادیویی آسمان آبی نیز راه اندازی شده بود و در ورزشگاه نیز نتیجه بازی بر روی اسکوربوردی الکترونیکی قابل مشاهده بود. تمام این ایده ها و ابتکارات در سال های بعد توسط باشگاه های دیگر که به دنبال ارتقا تصویر و برند خود بودند شبیه سازی و کپی شد. آیا می توان امروزه یک بازی فوتبال را بدون وجود یک برنامه رنگارنگ مجسم کرد؟ به عقیده جیمی هیل، این یک ایده فوق العاده بود، نه تنها پول های بیشتری از این طریق به باشگاه سرازیر می شد، بلکه بازیکنان و هواداران نیز به یکدیگر نزدیک تر می شدند.
برای اینکه هواداران بیشتر از گذشته به بازیکنان نزدیک شوند، باید صدای بازیکنان شنیده شود. او ممنوعیت ارتباط با رسانه ها را لغو کرد و بازیکنان آزاد بودند با رسانه ها مصاحبه کنند. در دهه ۱۹۶۰، این اقدام، انقلابی در نوع خود محسوب می شد. شاید بازیکنان مطلب جالبی برای گفتن نداشته باشند، اما باید صدا و تصویر آن ها شنیده و دیده شود و این همان چیزی است که هواداران امروزی نیز خواهان آن هستند.
خانه و خارج از خانه
باید در بازی های خانگی و خارج از خانه به هواداران توجه کرد. بازیکنان در بازی های خارج از خانه نیز به حمایت هواداران نیاز دارند، پس چرا شرایطی برای حمل و نقل و انتقال آنان به ورزشگاه های دیگر تیم ها مهیا نشود؟ ایده خوب جیمی هیل به نام قطار آسمان آبی، به هواداران اجازه می داد در سراسر نقاط کشور به تشویق تیم خود بپردازند و از بازیکنان حمایت کنند. سپس جیمی هیل برای آغاز دوران طولانی مدت خود در شبکه تلویزیونی BBC، کاونتری سیتی را ترک کرد.
اقدامات تاثیر گذار این فرد هرگز قابل کتمان نیست. او عاشق فوتبال تهاجمی بود و عقیده داشت در صورتی که برای کسب پیروزی در یک دیدار، به جای ۲ امتیاز، ۳ امتیاز منظور شود، بازیکنان به زدن گل های بیشتر تشویق و ترغیب خواهند شد. فوتبال انگلستان در سال ۱۹۸۱ به این سیستم روی آورد و در سال ۱۹۹۴ نیز در کل دنیا مورد توجه و استفاده قرار گرفت. و از این پس برای هر پیروزی ۳ امتیاز در نظر گرفته می شد.
نصب صندلی در همه سکوهای ورزشگاه
منطق و تفکرات وی همیشه یکسان و بدون تغییر بود. او در بازگشت خود به کاونتری به عنوان مدیر، این ایده را مورد توجه قرار داد که هولیگان ها هیچگاه در جای خود نمی نشینند و همواره ایستاده بازی ها را دنبال می کنند. با همین ایده، او ورزشگاه هایفیلد رود را به اولین ورزشگاه تمام صندلی تبدیل کرد.
او مبتکری بود که از جهات مختلفی جلوتر از زمان خود حرکت می کرد. جیمی هیل همیشه آنچه که فکر می کرد درست است را مطرح می کرد؛ حتی اگر غلط یا مخالف نظرات عامه بود. به عنوان نمونه، او از کلمات نژادپرستانه ران اتکینسون دفاع کرد و از آن به عنوان “زبان زمین فوتبال” یاد کرد. مشخصا این یکی از نقاط تاریک دوران حرفه ای جیمی هیل بود.
این، تنها نقطه ضعف هیل نبود. مهمترین مساله منفی این فرد، در سال ۱۹۷۷ و در زمان ریاست در باشگاه کاونتری بود. وی دیدار تیمش مقابل بریستول سیتی که دیداری حساس برای بقا در لیگ بود را با تاخیر آغاز کرد. بسیاری از هواداران به دلیل ترافیک نامعمول شهر به ورزشگاه نرسیده بودند. زمانی که اعلام شد ساندرلند در دیدار دیگر، مغلوب شده و به دسته پایین تر سقوط کرده است، هر دو تیم بازی را کنترل کرده و موقعیت مهمی ایجاد نکردند. بازی با نتیجه ۲-۲ در جریان بود و این نتیجه به معنای بقای هر دو تیم در لیگ بود. در حالی که گلزنی هر یک از دو تیم باعث می شد تیم بازنده سقوط کرده و ساندرلند در رقابت ها ماندگار شود. پس از این بازی در مورد آن تحقیقاتی انجام گرفت اما در نهایت نتیجه تغییری نکرد.
در دوران زندگی جیمی هیل نیز مانند همه رهبران، مبتکران و افراد تاثیرگذار، لحظات و شرایطی وجود دارد که شاید ما با آن ها موافق نباشیم. وی به خاطر کارهای زیادی که انجام داده است هیچگاه فراموش نخواهد شد. او به فوتبال تصویری دیگر بخشید. در سال ۱۹۷۲ و در جریان دیدار با لیورپول در ورزشگاه هایبوری، او به جای کمک داور مصدوم ایفای نقش کرد! هیل از مجوز لازم برای انجام چنین کاری برخوردار بود و از طرفی، طبق قوانین اتحادیه فوتبال انگلستان، هر بازی نیاز به حداقل 3 داور در زمین داشت و برای جلوگیری از تعویق بازی به صورت نیمه کاره، هیل این وظیفه را بر عهده گرفت.
فوتبال اولویت او بود و در جهات مختلفی به این ورزش خدمت کرد. بی بی سی از اون به عنوان معمار فوتبال مدرن یاد می کند، شاید بدون حضور او اکنون فوتبال شکل و شمایل دیگری داشت.
جیمی هیل در ۱۹ دسامبر سال ۲۰۱۵ در هرستپیرپوینت، روستایی در ساسکس غربی انگلستان چشم از جهان فرو بست.