مائوریسیو پوچتینو ، سرمربی تیم فوتبال تاتنهام هاتسپر در رابطه با گام بعدی خود در دوران مربیگریش، حالا با یک انتخاب ساده روبهرو شده است و تنها خود میتواند این تصمیم را بگیرد و هیچ کس دیگری قادر نیست به او کمک کند.
آینده مائوریسیو پوچتینو
در پایان، این مائوریسیو پوچتینو است که باید درباره آینده خود در تاتنهام تصمیم بگیرد. شاید دنیل لوی در زمان استخدام او حرف آخر را میزد اما وضعیت پوچتینو در نهایت توسط میل قلبی وی به ماندن در شمال لندن بستگی خواهد داشت. وضعیت کلی اکنون بدین صورت است که تمرکز تخریب شده اسپرز موجب سقوط آنها شده است. همچنین، مشکلات دیگری نیز در باشگاه وجود دارد. واضح است که خستگی کلی بازیکنان و همچنین کمبود مهره در پستهای کلیدی به هیچ وجه به این افت فعلی باشگاه نامربوط نیستند اما حقیقت این است که هیچ چیز بیشتر از یک بیانگیزگی مرموز نمیتواند در حال حاضر برای تاتنهام مخرب باشد. پس بیانگیزگی نیز جزو دلایل این افت تاتنهام محسوب میشود. این ویژگی در میان تمام بازیکنانی که در یکی دو پنجره نقل و انتقالاتی اخیر تمایل به رفتن از خود نشان دادند و یا آنهایی که تمام فرصتها موجود برای تمدید قرارداد را رد میکنند به طور مشترک دیده میشود.
این ویروس مشترک باعث شده تا بازیکنان تاتنهام طوری بازی کنند که انگار دیگر شهرت و اعتبارشان برایشان هیچ ارزشی ندارد. برای آنکه این سناریو را در دنیای واقعی بررسی کنیم باید درنظر بگیریم که این بازیکنان با استفاده از یک برنامه کاری روزانه کار میکنند. آنها ساعت ۱۰ صبح وارد محل کار خود میشوند و هر روز ۲۰ دقیقه اضافی نیز برای صرف ناهار دارند و سپس باقی ساعات روز را بیهدف در شبکات اجتماعی سپری میکنند. این برنامه نه خیلی خوب است و نه چندان تولیدکننده. در فوتبال، درست مثل هر سازمان دیگری، نیروی کاری هرچه زودتر بر روی اهداف مشترک تمرکز کند، بهتر خواهد بود. پس این پروژه چندان پیچیده نیست اما چالشبرانگیز خواهد بود. در ابتدای کار، تعویض قطعات قدیمی با جدید، باعث کاهش کیفیت در تاتنهام خواهد شد. در حالی که پیدا کردن جانشین برای تعدادی از آن بازیکنان ضروری امکانپذیر است، مثل لوسلسو بهجای اریکسن، سسنیون بهجای رز و هرکسی بهجای اوریه، نتیجه حتمالا بلافاصله نویدبخش نخواهد بود.
در واقع، این نوسازی احتمالا تداعیگر ماههای اول حضور مائوریسیو پوچتینو در باشگاه خواهد بود. هرچند با توجه به آنکه حالا استعدادهای بسیاری بیشتری در باشگاه حضور دارند، سطح هسته مرکزی تیم نسبت به آن زمان بالاتر خواهد بود اما در نهایت حداقل از نظر دستور کاری باید به ابتدای پروژه بازگشت. یک خط دفاعی جدید و یک خط هافبک جدید، در این راستا باید ترکیب و هماهنگی بالایی از بازیکنان را گسترش داد. در زمینهای تمرین و در اتاقهای آنالیز ویدیویی باید وقت زیادی صرف شود. حتی شاید ممکن باشد در زمین مسابقه نیز آزمون و خطاهای انجام داد. پیش از آنکه این طرحریزی مجددا به نتایجی مشابه با چند فصل اخیر یا ثبات در فرم و عملکرد منتهی شود، شاید لازم باشد هواداران باشگاه چیزی را که در پنج فصل گذشته برایشان عادی شده بود، بهطور موقت از یاد ببرند. در حال حاضر هیچگونه تعمیرات سریعی در ترکیب تاتنهام رخ نخواهد داد. مسیر بازگشت به موفقیتها شامل بعدظهرهایی طاقتفرسا و همچنین نتایج و شکستهایی آزاردهنده خواهد بود. اما تمام اینها اشکالی ندارد زیرا تاتنهام در گذشته نیز در این موقعیت قرار داشته و حالا میداند که پروژههای بلندمدت تا چه حد ممکن است با نتایج فوقالعاده همراه باشند.
اما این فرآیندی است که در آن باشگاه به انرژی، تعهد، و تقریبا یک فداکاری وسواسی نیاز دارد. همچنین لازم است با توجه تعداد شخصیتهایی که به چالش کشیده میشوند، نوعی انعطافپذیری سیاسی نیز صورت بگیرد. همچنین از آنجایی که تمام تیمهای مدرن فوتبال حالتی تقریباً فرقهگرایانه دارند، فردی که مسئول این تغییر است شخصیتی کاریزماتیک و پرجاذبه داشته باشد. مائوریسیو پوچتینو تمام این کیفیتها را دارد. او قبلاً تمام این آزمایشها را پشت سر گذاشته است. او نفس بازیکنانش را پاک کرده، با بازیکنان بزرگ درافتاده است و آنها را شکست داده و همچنین در طول سالها گروهی از بازیکنان فوتبال را متقاعد کرده که با جدیت و سرعت بالا برای مدت زمان بیشتری بدوند. اما آیا خود او نیز تمایل دارد که این کارها را دوباره انجام بدهد؟ در حال حاضر این تنها پرسشی است که واقعاً اهمیت دارد. به این سؤال باید پیش از رخ دادن تمام سناریوهای بالا پاسخ داده شود. تاتنهامیها باید مسیر صعود به جایگاهیی که قبلا در آن حضور داشتند را بپیمایند و اگر آنها توسط کسی رهبری شوند که امیدش را به توانایی بازیکنانش برای رسیدن به یک مقصد پرمعنا از دست داده است، هرگز قادر به انجام این کار نخواهند بود.
اگر مائوریسیو پوچتینو تمایل یا توان این را ندارد که یک گروه دیگر را دور هم چمع کند و خودش به مثل قبل به کارش متعهد باشد، در آن صورت ارزش این مربی شدیدا کاهش خواهد یافت. او بهترین مربی اروپا نیست و تمام مدیریتهای وی درون بازی به طرز عجیبی ناکافی به نظر خواهد رسید. اگر پوچتینو این کار را شروع کند و کیفیتهای ناهویدای خود را از دست داده باشد یا انگیزهاش برای این کار فروکش کرده باشد، در آن صورت ماندن پوچتینو در تاتنهام آن هم با توجه به وضعیت فعلی و گذشته یک سازش بیهوده محسوب خواهد شد. پوچتینو ایمان باشگاه را بهدست آورده است. اسپرز هفته آینده باید به مصاف واتفورد برود و سپس برابر لیورپول قرار بگیرد. هیچ نتیجهای در این دو بازی نباید بر روی آینده وی تاثیر بگذارد. اما در پس زمینه، این تصمیمات باید با توجه به منفعت همه اتخاذ شوند. پوچتینو نمیتواند نصفه و نیمه در تاتنهام حضور داشته باشد. او به همان اندازه که به تاتنهام عِرق دارد، اگر به این فکر میکند که باید به یک باشگاه مدرنتر برود پس بهتر است همین کار را بکند. در غیر این صورت، اگر او به انجام متفاوت این کارها اعتقاد دارد، پس بهتر است کار خود را آغاز نماید. اما همانطور که گفته شد هیچ راه سومی نیز وجود ندارد. همه چیز به خود پوچ بازمیگردد.