برخی اسطوره آفریده میشوند و برخی برای تبدیل شدن به یک اسطوره، دوران سختی را پشت سر میگذارند(مانند زین الدین زیدان و آرسن ونگر ). در این مقاله، قصد داریم به بهانه عملکرد ضعیف تیری هانری در نخستین فصل مربیگریاش بر روی نیمکت موناکو به آن دسته از مربیانی بپردازیم که کارشان را مایوس کننده آغاز کردند، اما در ادامه مسیر مربیگری خود از اشتباهاتشان درس گرفتند و به مربیان بزرگ دنیای فوتبال تبدیل شدند.
از زین الدین زیدان تا آرسن ونگر ؛ مربیانی که احیا شدند
آرسن ونگر (نانسی)
برای شروع این مقاله، هیچ کسی شایسته تر از آرسن ونگر ، مربی سابق تیری هانری نیست. آرسن ونگر ، تیتی جوان را ابتدا به موناکو آورد، سپس او را به آرسنال فروخت و برای سالیان متمادی، مربیگری او را برعهده داشت. آرسن ونگر اندکی پیش از آغاز ماجراجویی اش با هانری می توانست زمانی که هدایت نانسی را برعهده داشت، با قیمتی پایین تر او را به خدمت گیرد. اولین تجربه مربیگری آرسن ونگر در نانسی خوب پیش نرفت. آن ها پول زیادی در نقل و انتقالات خرج نکردند و بیشتر از بازیکنان جوان و کم تجربه بهره می بردند. ژان لوک آریبارت چندی پیش مصاحبه جالبی در این باره کرده بود:
در لِنس شکستی سه یا چهار گله خوردیم و در راه بازگشت به خانه آرسن ونگر درحالی که یک کیلومتر از استادیوم دور شده بودیم، اتوبوس را نگه داشت و پیاده شد. این شکست، فشار زیادی به او وارد کرده بود و بعید نبود که همان جا استعفا دهد.
آرسن ونگر در سال ۲۰۱۷ این گفته آریبارت، دوست قدیمی و نخستین بازیکنی که جذب کرده بود را تایید کرد. ونگر فصل ۸۵-۱۹۸۴ که از قضا نخستین فصل حضورش در نانسی بود را در میانه های جدول به پایان رسانید. فصل بعد تیم تقویت نشد و در پایان با پیروزی در پلی آف، نانسی از سقوط به لیگ دو فرانسه گریخت، سال بعد آرسن ونگر به همکاری اش با این تیم پایان داد و به موناکو پیوست. در اولین فصل حضور ونگر در موناکو، آن ها به قهرمانی در لیگ و جام حذفی فرانسه رسیدند. در سال ۱۹۹۶ آرسن ونگر به آرسنال رفت و روی نیمکت توپچی های لندنی ۳ بار به قهرمانی لیگ برتر و ۷ بار به قهرمانی جام حذفی رسید، ۳ بار بهترین مربی سال انگلیس شد، جایزه بهترین مربی جهان در سال ۱۹۹۸ را دریافت کرد و به یکی از سرمربی های افسانه ای تاریخ آرسنال، تبدیل گشت.
بابی رابسون (فولام)
دومین تیمی که رابسون در آن مربیگری کرد، موجب شهرتش شد؛ او طی ۱۳ سال حضورش در ایپسویچ آن ها را به یکی از مدعیان لیگ انگلیس تبدیل کرد و در جام حذفی و جام یوفا هم به قهرمانی رسید تا در نهایت بابی به سرمربیگری تیم ملی انگلیس برسد. پیش از این دوران باشکوه اما او در تیم فولام که ۱۱ سال در آن بازی کرده بود، مربیگری اش را آغاز کرد؛ جایی که ۱۱ ماه هم دوام نیاورد. وقتی رابسون در ژانویه ۱۹۶۸ هدایت فولام را برعهده گرفت، آن ها در جایگاه بیست و یکم جدول بودند و در پایان، لیگ را در رده بیست و دوم به پایان رساندند. در نوامبر و درحالی که فولام در لیگ دسته دوم بازی می کرد، رابسون اخراج شد. بابی از دوران کوتاه حضورش در فولام با حملات سخت رسانه ها آشنا شد و با برطرف ساختن مشکلاتش، خیلی زود به یکی از بزرگترین مربیانِ تاریخ فوتبال انگلیس تبدیل شد که هدایتِ سه شیرها (لقب تیم ملی انگلیس) را در جام جهانی ۱۹۹۰ برعهده داشت. این مربی بزرگ در تیم هایی چون ایپسویچ تاون، آیندهوون، اسپورتینگ لیسبون، پورتو و بارسلونا هم به افتخارات بزرگی دست یافته است.
آنتونیو کونته (آرتزو)
شاید از حضور مربی بزرگی همچون آنتونیو کونته در تیم آرتزو که به سختی نیز می توان نام آن را در گوگل جستجو کرد، تعجب کرده باشید. اما پیش از آن که کونته به شرایط کنونی اش دست یابد، در سری بی در آرتزو و باری مربیگری میکرد. او درحالی که تیم، منفی شش امتیاز داشت کارش را با آرتزو شروع کرد. واژه مربیگری برای دوران حضور او در آرتزو اندکی اغراق آمیز است؛ او پس از ۹ بازی و درحالی که آرتزو منفی یک امتیاز داشت، از هدایت این تیم برکنار شد. مائوریسیو ساری، جانشین کونته شد. این مربی ولی در طی چهار ماه و نیم حضورش در آرتزو نتوانست انتظارات را برآورده کند و کونته بار دیگر به تیم بازگشت، اما وقتی نتوانست آرتزو را در لیگ نگه دارد در پایان فصل از تیم اخراج شد. کونته در ادامه دوران مربیگری اش، باری را قهرمان سری بی کرد، سه بار اسکودتو را با یوونتوس فتح کرد، لیگ برتر و جام حذفی را با چلسی به دست آورد و حالا برای کسب افتخارات بیشتر به اینتر پیوسته است.
زین الدین زیدان (رئال مادرید کاستیا)
مدال زرین جام جهانی فوتبال و لیگ قهرمانان اروپا در هنگامی که زین الدین زیدان مربیگری را در دسته سوم اسپانیا و تیم رئال مادرید کاستیا آغاز کرد به کار او نیامد. دوران حضور زین الدین زیدان در رئال مادرید کاستیا دوران گذاری بود، بین روزهای باشکوهش به عنوان بازیکن و البته مربی که از سال ۲۰۱۴ آغاز شد. زین الدین زیدان درحالی که عملا یک مربی نبود و مدرک پیشرفته یوفا را نداشت، در شش دیدار اولش در کاستیا پنج بار شکست خورد که آخرین آن ها شکست ۳-۰ خانگی برابر آموربیاتا بود. درحالی که شرایط برای زین الدین زیدان رو به بهبودی بود، او به دلیل اشتغال به مربیگری بدون داشتن مدرک رسمی یوفا، سه ماه محروم شد. در نخستین فصل کامل زیدان در کاستیا، تیم فصل را در رده ششم جدول و خارج از منطقه پلی آف به پایان برد. او می خواست تا تیم را به سگوندا دیویژن برگرداند، مارتین اودگارد ۱۶ ساله را به تیم بیاورد و از بورخا مایورالِ جوان ستاره بسازد، اما موفق به انجام هیچ کدام از این کارها نشد. با این حال زین الدین زیدان در مدت زمان دو سال و نیم حضورش روی نیمکت لوس بلانکوس، سه قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا و یک لالیگا را به دست آورد و زمستان گذشته بار دیگر هدایت رئال مادرید را برعهده گرفت تا بازهم کهکشانی ها را به روزهای اوجشان بازگرداند.
رافا بنیتز (رئال وایادولید)
رافا بنیتز پیش از اینکه هدایت تیم اصلی وایادولید را برعهده بگیرد، مربیگری اش را در تیم جوانان رئال مادرید شروع کرد و البته دوران موفق تری هم نسبت به زیدان داشت. بنیتز احتمالا بهترین نمونه از سرمربی هایی است که پس از شروعی نا امید کننده، خودش را در زمره بهترین مربیان جهان قرار داد و در نهایت دو دهه بعد به مربیگری رئال مادرید رسید. بنیتز پس از اینکه در ۲۳ بازی تنها ۲ بار به پیروزی رسید و ۹ امتیاز با منطقه امن جدول فاصله داشت، از وایادولید اخراج شد. او چندی بعد پس از تنها یک برد در ۹ دیداری که روی نیمکت اوساسونای دسته دومی نشست از آنجا هم اخراج شد و در هر دو مورد، تیم های تحت هدایت او پس از اخراجش از سقوط گریختند. پس از آن بنیتز در اکسترامادورا مربیگری کرد و پس از یک دوره موفقیت آمیز در این تیم، دوباره در سراشیبی سقوط قرار گرفت. پس از یک فصل کناره گیری از دنیای مربیگری، بنیتز هدایت باشگاه تنهریف را برعهده گرفت و آن ها را به لالیگا برگرداند. سال ۲۰۰۱، بنیتز جانشین هکتور کوپر در والنسیا شد و با خفاش ها به دو قهرمانی لالیگا و یک قهرمانی جام یوفا رسید. او در سال ۲۰۰۴ به لیورپول پیوست و طی شش سال حضورش روی نیمکت قرمزها در فینال استانبول، لیورپول را قهرمان اروپا کرد و در کنار آن در جام حذفی و سوپر کاپ اروپا هم به قهرمانی رسید. طی پنج سال بعد، او هدایت اینتر، چلسی و ناپولی را به دست گرفت که با چلسی به قهرمانی لیگ اروپا هم رسید. در سال ۲۰۱۵ بنیتز به سرمربیگری رئال مادرید رسید، اما عملکرد فاجعه بارش در برنابئو خیلی زود او را از شغلش برکنار نمود.
ویتوریو پوتزو (ایتالیا)
ویتوریو پوتزو پیش از اینکه ایتالیا را برای دو دوره پیاپی به قهرمانی جام جهانی در سال های ۱۹۳۴ و ۱۹۳۸ برساند، به تاسیس باشگاه تورینو کمک کند، انقلابی تاکتیکی در فوتبال اروپا به وجود آورد و در نهایت به یکی از بزرگترین مربیان تاریخ فوتبال ایتالیا تبدیل شود، شروعی نا امید کننده روی نیمکت تیم ملی کشورش داشت. در المپیک ۱۹۱۲، پوتزو نخستین تورنمنت خودش را روی نیمکت تیم ملی ایتالیا پشت سر گذاشت. لاجوردی پوشان در اولین بازی با شکست در وقت های اضافه برابر فنلاندی که دور بعد با حساب ۹-۰ از هلند باخته بودند، از دور این رقابت ها کنار رفتند. پوتزو با وجود این حذف زودهنگام روی نیمکت ایتالیا باقی ماند و دو دهه بعد آتزوری را به بزرگترین افتخارات تاریخش تا به آن روز رساند.
دیگو سیمئونه (ریسینگ کلاب)
دیگو سیمئونه سرمربی کنونی اتلتیکومادرید پس از اینکه در سال ۲۰۰۶ خودش را از فوتبال بازنشسته کرد، خیلی زود مربیگری را آغاز نمود؛ او درحالیکه ۳۵ سال سن داشت، هدایت ریسینگ که تا پیش از آویختن کفش هایش در آن بازی می کرد را برعهده گرفت. وقتی که سیمئونه سرمربی ریسینگ شد، درحالی که یک چهارم از فصل کلاسورای آرژانتین گذشته بود آن ها در جدول ۲۰ تیمه لیگ آرژانتین نوزدهم بودند و سیمئونه به تیم کمک کرد تا فصل را در رده هجدهم به پایان برساند. پس از این تجربه ضعیف در ریسینگ کلاب، سیمئونه هدایت استودیانتس را برعهده گرفت و این تیم را پس از ۲۳ سال به قهرمانی در لیگ آرژانتین رساند. پس از آن، «ال چولو» پله های ترقی را خیلی زود طی کرد و در سال ۲۰۰۸ ریور پلاته را به قهرمانی در لیگ آرژانتین رساند. پس از پشت سر گذاشتن تجربیاتی کوتاه مدت در سن لورنزو، کاتانیا و ریسینگ کلاب، در دسامبر ۲۰۱۱ او جانشین گرگوریو مانزانو در اتلتیکومادرید شد و دوران باشکوهش در این تیم را آغاز کرد. او طی ۸ سال حضورش در مادرید، یک لالیگا، یک کوپا دل ری، دو لیگ اروپا و دو سوپر کاپ اروپا را به دست آورد و دوبار هم به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسید و در کنار آن یک بار مربی سال اروپا و سه بار مربی سال لالیگا شد.
ژوزه مورینیو (بنفیکا)
نخستین تجربه مربیگری مورینیو تنها دو ماه و نیم به طول انجامید و ژوزه طی آن بنفیکا را از رده هفتم به رده ششم جدول لیگ برتر پرتغال رساند. شانس تبدیل شدن به سرمربی یک تیم برای مورینیو بالاخره در سال ۲۰۰۰ و بعد از گذشت چهار هفته از آغاز لیگ برتر پرتغال میسر شد؛ او جانشین یوپ هاینکس شد و وقتی مدیریت تیم جسوالدو فریرا را برای کمک مربیگری او پیشنهاد داد، مورینیو با رد این پیشنهاد دفاع تیم کارلوس موزر را به عنوان دست راست خودش برگزید. مورینیو در ابتدای کارش اسپورتینگ لیسبون را ۳-۰ شکست داد و وقتی مدیریت تیم عوض شد، از این پیروزی به عنوان یک برگ برنده برای پیشنهاد تمدید قراردادش با باشگاه استفاده کرد، اما مانوئل ویلارینیو که به تازگی ریاست باشگاه را برعهده گرفته بود می خواست بازیکن سابق تیم تونی را مربی بنفیکا کند و با رد پیشنهاد مورینیو پس از تنها ۹ بازی به کار او در بنفیکا پایان داد. مورینیو اما طی سال های بعد در پورتو، چلسی، اینتر، رئال مادرید و منچستریونایتد مربیگری کرد و طی آن دو لیگ قهرمانان اروپا، یک جام یوفا، یک لیگ اروپا، سه لیگ برتر، دو سری آ، یک لالیگا و چندین و چند افتخار فردی و تیمی دیگر به دست آورد.
روبرتو مانچینی (فیورنتینا)
وقتی که فیورنتینا به روبرتو مانچینی پیشنهاد برعهده گرفتن هدایت این تیم را داد، او به طور قرضی از تیم لاتزیو در لسترسیتی بازی می کرد. مانچینی درحالی که تنها چهار بازی برای لستر انجام داد، از این تیم جدا شد و برای نشستن به روی نیمکت فیورنتینا مدارک لازم را از فدراسیون فوتبال ایتالیا دریافت کرد. با این حال مانچینی احتمالا از این تصمیمش پشیمان شد، چراکه توسط هواداران تیم تهدید به مرگ شد. مالک باشگاه توسط پلیس دستگیر شد، قرارداد او پرداخت نشد، ستارگان فیورنتینا از تیم جدا شدند و در نهایت فیورنتینا از هم پاشید. با این حال طی ۱۰ ماه حضور مانچو بر روی نیمکت فلورانسی ها آن ها به قهرمانی کوپا ایتالیا (جام حذفی ایتالیا) دست یافتند. در نهایت فیورنتینا به سری بی سقوط کرد و پس از ورشکستگی به سطح چهارم فوتبال ایتالیا فرستاده شد. تجربه مربیگری در فیورنتینا به مانچینی کمک کرد که روی نیمکت تیم های بزرگی چون لاتزیو، اینتر و منچسترسیتی سه بار دیگر به قهرمانی کوپا ایتالیا برسد، سه بار قهرمان سری آ شود و یک بار نیز لیگ برتر انگلیس را فتح نماید.
هری ردنپ (بورنموث)
هری ردنپ که به عنوان مربی به قهرمانی در جام حذفی انگلیس و جام اینترتوتو رسیده است، در نخستین تجربه خود بر روی نیمکت بورنموث با نتیجه ۹-۰ از لینکلن سیتی شکست خورد. در سال ۱۹۸۲، ردنپ که پیش تر در آمریکا به عنوان یک مربی-بازیکن فعالیت می کرد، به کادرفنی باشگاه بورنموث در لیگ دسته سوم انگلیس اضافه شد. او پیش از اینکه سرمربی بورنموث شود ،دستیار دیوید وب و دن مگسان بود و در نخستین تجربه حضورش در کادرفنی تیم در سال ۱۹۸۲، با نتیجه ۹-۰۰ شکست خورد. او که به دنبال کسب تجربه از حضور در بورنموث بود، در صحبت های پس از صرف شام گفت: “گل هفتم لینکلن آفساید بوده است!” با این حال نخستین فصل حضور ردنپ بر روی نیمکت بورنموث، به عنوان سرمربی نسبتا خوب سپری شد؛ او تیم را از سقوط به لیگ دسته چهارم بازداشت، در دور سوم جام حذفی، منچستریونایتد مدافع عنوان قهرمانی را شکست داد و با شکست هال سیتی در جام اتحادیه به قهرمانی در این تورنمنت رسید. ردنپ در ادامه در تیم هایی چون وستهم، پورتسموث، تاتنهام و QPR مربیگری کرد و در اینترتوتو و جام حذفی انگلیس هم به قهرمانی رسید.